اردیبهشت 9, 1403

۱۰ زن برجسته تاریخ که نقش مهمی در پیشرفت علم داشته اند

در طول تاریخ، زنان برجسته ای بودن که نقشی اساسی در پیشرفت علم داشتن، اما برخلاف اثر چشمگیرشان، هیچوقت شناخته نشدن. بعضی از اونا در سایه مردان زندگی شون دیده نشدن، تعدادی از اونا مجبور شدن خود خواسته ، کاری که شروع کرده بودن رو رها کنن و یه سریای دیگه از اونا، مرگی تلخ و نابهنگام به زندگی شون پایان داد. اما تعدادی از اونا هم بودن که موفق شدن در دنیای علم جاپای خود رو سفت کنن و به معروفیت برسن. در این مطلب به تعدادی از زنان تأثیرگذار تاریخ می پردازیم که تحقیقات و فعالیتای اونا نقش مهمی در پیشرفت علم داشته.

۱- هایپشا

هایپشا در میونه قرن چهارم در شهر اسکندریه به دنیا اومد. اون یه فیلسوف و ریاضی دان بود. هایپشا زندگی خود رو وقف تدریس و تحقیق درباره علوم دقیقه کرده بود. یکی از نتیجه های زیاد اون بود که روش طراحی اسطرلابا رو بهتر کرد.
اسطرلاب وسیله ای بود که از اون واسه تشخیص موقعیت ستارگان استفاده می شد.
هرچند هایپشا رو اولین زن ریاضیدان تاریخ می دونن، اما حقیقت اون هستش که در دوره اون، بعضی گروه ها نظر مناسبی درباره فعالیت علمی اون نداشتن و هایپشا رو کافر می دونستن. اینکه این ادعاها بر چه پایه و اساسی بوده امروزه مشخص نیس، اما تنها مدرکی که هست و شایدً دلیل این ادعاها رو توضیح میده این حقیقته که هایپشا در کار تدریسش روی آثار افلاطون، ارسطو و پلوتینوس تمرکز داشت.

مرگ هایپشا بسیار تأسف انگیز رقم خورد. اون وقتی که بین ۴۰ تا ۵۰ سال داشت، بدون محاکمه قانونی، به دست بعضیا اعدام شد.
با این حال، بعد از این واقعه، یکی از فرماندهان امپراتوری روم به نام ارستیز، قتل هایپشا رو محکوم کرد و از اون زمان، انجام فعالیتای خشن علیه فیلسوفان متوقف شد.

۲- لیز مایتنر

لیز مایتنر در سال ۱۸۷۸ در شهر وینِ اتریش به دنیا اومد. اون یه فیزیکدان بود و روی موضوع رادیواکتیویته تحقیق می کرد.
اون از سال ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۳، استاد مؤسسه تحقیقاتی کایزا ویلهلم و دانشگاه برلین بود. اون در سال ۱۹۳۸، به دلیل یهودی بودنش، مجبور به ترک کشور آلمان شد.
قوانین نورنبرگ دولت نازی که در اون زمان در آلمان بر سر کار بود، اونو مجبور به خروج از این کشور کرد.
بعد از اون، اون کار در مؤسسه تحقیقاتی مانا سیگبان در شهر استکهلمِ سوئد رو شروع کرد.
لیز مایتنر عضو گروه تحقیقاتی ای بود که روند شکافت هسته ای رو کشف کرد، با این حال، فقط دوست اون یعنی اتو هان شناخته شد و جایزه نوبل شیمی رو به خاطر این کشف گرفت. هرچند کشف مایتنر بسیار مهم بود، اما تا چند سال بعد، ارزش و نتیجه های اون به وسیله جامعه علمی ندیده گرفته شد.
اما در آخر نام اون به معروفیت رسید و فعالیتای علمی اون مورد تشویق واقع شد و حتی یه سیارک و دو دهانه در کره ماه و ناهید واسه یادبود لیز مایتنر، به اسم اون نامگذاری شد.

۳- ایدا لاولیس

ایدا لاولیس در سال ۱۸۱۵ در شهر لندنِ بریتانیا به دنیا اومد. اون ریاضیدان، دانشمند علوم کامپیوتری، نویسنده و تنها دختر اونا ایزابلا و لرد بایرون، شاعر مشهور بریتانیایی بود. پدر و مادر ایدا زندگی مشترک موفقی نداشتن و وقتی ایدا یه ماه س بود، پدرش، لرد بایرون، اون و مادرش رو ترک کرد و هیچوقت بازنگشت. از اونجایی که این مسأله تأثیری منفی در زندگی ایدا و مادرش گذاشت و اونا رو تا ابد مورد انگ و قضاوت بقیه قرار داد، مادر ایدا به طور کاملً ممنوع کرده بود که اونم مانند پدرش به دنبال ادبیات بره و زندگی اش رو وقف اون کنه.
با این حال، ایدا بیشتر به دنیای علم علاقمند بود و همیشه ثابت می کرد که بیشتر تحت اثر مادرش بود که خود ریاضیدان برجسته ای بود.

ایدا لاولیس در سن ۱۸ سالگی با ریاضیدانی به نام چارلز ببج آشنا شد که اونو تشویق کرد به گروه تحقیقاتی اون که روی ایده ساخت یه ماشین محاسبه گر کار می کردن ملحق شه.
ایدا نه فقط موفق به این کار شد بلکه دست به ساخت چیزی زد که امروزه اونو اولین الگوریتم طراحی شده واسه یه دستگاه درزمان تاریخ می دونن. این مسأله باعث شده اونو رسماً اولین برنامه نویس کامپیوتری تاریخ بدونن. واقعا زبون برنامه نویسی ایدا که به وسیله وزارت دفاع آمریکا امریکا ساخته شده و امروزه ازش استفاده می شه، نام خود رو از این زن برجسته گرفته.

۴- جوسلین بل برنل

 

 

جوسلین بل برنل در سال ۱۹۴۳ در شهر بلفاستِ ایرلند به دنیا اومد. اون یه متخصص فیزیک نجومی بود و اولین سیگنال رادیویی از یه تپ اختر رو کشف کرد.
تپ اختر به ستاره ای میگن که انرژی تابشی بسیار زیادی رو در فواصل کوتاه و منظم از خود پخش میکنه. متأسفانه جوسلین هم یکی دیگه از زنائی بود که با وجود موفقیت، شناخته نشد.
اون استاد راهنمای آنتونی هویش بود که به خاطر این کشف در سال ۱۹۷۴ برنده جایزه نوبل شد، در حالی که واقعا استاد راهنمای اون یعنی جوسلین بل برنل بود که این کشف رو کرده بود. جامعه علمی این حقیقت رو ندیده نگرفت  و خیلی از همکاران اون این اقدام رو محکوم کردن. با این حال، جوسلین خود نظر دیگری در اینباره داشت. اون در مصاحبه ای اعلام کرد که این بهترین اتفاقی بود که می تونست واسه اون بیفته چون اون نتیجه های دیگری در زندگی اش داشته که بسیار مهم تر از جایزه نوبل هستن و جوسلین بل برنل با اونا شناخته شده.  جوسلین یکی از تأثیرگذارترین محققان در بریتانیا و اختر فیزیک هستش.

۵- ماری کوری

ماری کوری در سال ۱۸۶۷ در شهر ورشو لهستان به دنیا اومد. اون یه دانشمند مشهور بود و در دو رشته فیزیک و شیمی، موفق به دریافت جایزه نوبل شد.
ماری کوری پایه گذار تحقیقات در بخش رادیواکتیویته بود و روشای منزوی کردن ایزوتوپای پرتوزا رو کشف کرد.
هم اینکه دو عنصر شیمیایی پولونیوم و رادیوم، کشف این دانشمند بودن. در جریان این تحقیقات، زندگی کوری واقعا، با رادیواکتیویته محاصره شده بود. اون این عنصر شیمیایی رو با خود به همه جا می بره و توجهی به خطری که در اثر قرار گرفتن در برابر اون تهدیدش می کرد نداشت. اون در فعالیتای علمی اش اول با همسرش، پیر کوری همکاری داشت و بعدا یکی از دختران این زوج یعنی ایرنه ژولیو کوری هم در این تحقیقات به پدر و مادرش ملحق شد.

چند سال بعد از مرگ پیر کوری، ماری با دانشمندی به نام پل لانگوین رابطه عاشقانه ای رو شروع کرد اما لانگوین مشکلاتی واسه ماری به وجود آورد که اون هیچوقت تصورش رو نکرده بود. پل خود متأهل بود، اما دیگه با همسرش زندگی نمی کرد و همین مسأله، رسوایی بزرگی رو رقم زد. مطبوعات، ماری کوری رو «اجنبی یهودی خونه خراب کن» خطاب می کردن. در همین بین خبر رسید که ماری کوری واسه دومین بار برنده جایزه نوبل شده اما از اونجایی که به نظر می رسید روابط عاشقانه اون مهم تر از این نتیجه کار بزرگ بود اون باید انگار نام خود رو از این رسوایی پاک می کرد.
با این حال، خیلی از همکاران ماری از جمله آلبرت انیشتین طرف اونو گرفتن و ماری رو تشویق کردن که بدون احساس پشیمونی، جایزه اش رو قبول کنه.

نوشته تصادفی:   مخترعان بدشانسی که به دست اختراعات خودشان کشته شدند [قسمت دوم]
۶- ولنتینا ترشکوا

ولنتینا ترشکوا در سال ۱۹۳۷ در روسیه به دنیا اومد. اون یه فضانورد و سیاستمدار بود. ترشکوا اولین زنی بود که به فضا رفت و در ۱۶ ژوئن سال ۱۹۶۳ با فضاپیمای وستوک ۶ سفر خود رو شروع کرد.
هرچند پرواز ولنتینا بسیار خوب شروع شد، اما در راه پرتاب فضاپیما در مدار زمین، به دلیل مشکلی که در سیستم به وجود اومده بود ترشکوا نتونست فضاپیما رو به سمت هدف هدایت کنه.
با این حال، مدیر برنامه فضایی شوروی، سرگئی کورولایوف، ولنتینا رو مقصر دونست و به اون اجازه نداد که کنترل فضاپیما رو به صورت دستی رو دوش بگیره.

بروز یه خطا در نرم افزار هدایت خودکار فضاپیما باعث شده بود که فضاپیما به جای رفتن به سمت کره زمین، از اون دور شه.
محققان شوروی مجبور شدن فوراً یه الگوریتم جدید واسه فرود فضاپیما طراحی کنن و بعد از اون بود که ولنتینا تونست به زمین برگرده و پرواز خود رو با موفقیت تموم کنه.
در جریان نقصی که اتفاق افتاده بود، ترشکوا دچار سرگیجه شدیدی شده بود و حال بدی پیدا کرده بود اما تونست زمین رو ۴۸ بار دور بزنه و همه چیز رو از راه یادداشتا و عکس هاش ثبت کنه.
ولنتینا ترشکوا هنوزم تنها زنی در تاریخ هستش که یه مأموریت فضایی تکی رو برعهده داشته.

۷- ریتا لوی-مونتالچینی

 

 

ریتا لوی-مونتالچینی در سال ۱۹۰۹ در شهر تورینِ ایتالیا به دنیا اومد. اون یه دانشمند بود که بخش تخصصی اش عصب شناسی بود. لوی-مونتالچینی یه جایزه نوبل در بخش فیزیولوژی یا همون پزشکی گرفت. با این وجود، ریتا زندگی راحتی نداشت. اون که در دوران جنگ جهانی، در دانشگاه مشغول به تحصیل بود، به خاطر زن بودن و یهودی بودنش با مشکلات زیادی رو به رو شد.
به دستور بنیتو موسولینی، نخست وزیر اون زمان ایتالیا، قوانینی بر علیه یهودیان در این کشور وضع شده بود، به خاطر همین، ریتا مجبور شد کارش در دانشگاه رو رها کنه و آزمایش هاش رو در خونه بکنه. در اونجا اون واسه خود یه آزمایشگاه ساخت که تنها تجهیزاتش یه میکروسکوپ و تعدادی ظرف معمولی بود که واسه انجام آزمایش تغییراتی در اونا داده بود.

اما ریتا بازم از عواقب روزای مشکی دوران جنگ جهانی در امان نمونه. در سال ۱۹۴۱ شهر تورین بمباران شد و ریتا مجبور شد به یه خونه دهاتی در کوهستان جا به جایی مکان کنه و همه وسایل آزمایشگاهی اش رو هم با خود به اونجا برد. در اون فضای دهاتی ریتا واسه اینکه بتونه تحقیقاتش رو ادامه بده مجبور بود خلاقیت زیادی به خرج دهد، با این حال، اون مدت زیادی اونجا نمونه. بعد از حمله نیروهای ارتش نازی، ریتا مجبور شد به مناطق دورتری در جنوب ایتالیا فرار کنه.
با پایان جنگ، تلاشا و تحقیقات چندین ساله ریتا و همکارش، استنلی کوهن، که متخصص علم بیوشیمی بود، به بار نشست. ریتا موفق به منزوی کردن «عامل رشد اعصاب» شد، یه جور پروتئین که واسه ادامه زندگی نورونا لازمه. این اولین یافته در مورد رابطه سلول به سلول بود.

۸- مارگاریتا سالاس

مارگاریتا سالاس در سال ۱۹۸۳ در اسپانیا به دنیا اومد. اون موفق به دریافت مدرک دکتری تخصصی در رشته شیمی از دانشگاه کومپلوتنسی شهر مادرید شد.
سالاس در پیشرفت تحقیقات بخش بیوشیمی و زیست شناسی مولکولی در اسپانیا نقش زیادی داشته.
مارگاریتا به دلیل فعالیتای تحقیقاتی اش در مورد خوانش اطلاعات ژنتیکی معروف شده.
تحقیقات اون روی موضوع ویروس باکتریایی Phi29 تمرکز داره، مسأله ای که باعث شده درک بهتری از مباحث مختلفی از جمله چگونگی رفتار دی ان ای، به وجود بیاد.

مارگاریتا چندین جایزه دریافت کرده و با انتخاب سازمان یونسکو، عنوان محقق اروپایی سال ۱۹۹۹ رو گرفت. اون به سمت مدیریت مؤسسه اسپین منصوب شد (۲۰۰۳-۱۹۹۵) که همه آکادمیای سلطنتی اسپانیا رو گرد هم می آورد. در سال ۲۰۱۸، نام یکی از دانشگاه های اسپانیا تغییر کرد و اسم مارگاریتا سالاس به ان اضافه شد.

۹- ایرنه ژولیو کوری

ایرنه ژولیو کوری، دختر ماری و پیر کوری، محققان مشهور، در پاریس به دنیا اومد. اون در دوران جنگ جهانی اول، در رشته های فیزیک و شیمی در دانشگاه تحصیل کرد.
با پایان جنگ، ایرنه کار خود رو به عنوان دستیار مادرش در مؤسسه پاریس ریدیو شروع کرد که بعدا مؤسسه کوری نام گرفت. تحقیقات اون در مورد فیزیک هسته ای شامل ساختار اتم، پرتوافکنی هسته اتم (که نقشی اساسی در کشف نوترون داشت) و تولید عناصر رادیواکتیویته به صورت تصنعی می شد.

از اونجایی که ایرنه دختر دو دانشمند برجسته و برنده جایزه نوبل بود، این مسأله، انگار به انگیزه کاری اون تبدیل شده بود. ایرنه هم در سال ۱۹۳۵، به همراه همسرش، موفق به دریافت جایزه نوبل در رشته شیمی شد.
ایرنه ژولیو کوری به دلیل قرار گرفتن بیشتر از اندازه در برابر اشعه، به سرطان خون گرفتار شد و در اثر این مریضی از دنیا رفت.

۱۰- هدی لامار

هدی لامار در سال ۱۹۱۴ در شهر وینِ اتریش به دنیا اومد. اون یه بازیگر و مخترع آمریکایی الاصل بود. داستان زندگی هدی لامار مخصوصا از این نظر خیلی مهمه که بر خلاف اینکه اون بیشتر زندگی اش رو به کار بازیگری در سینما مشغول بود، اما یکی از مخترعینی هستش که در ساخت اولین نمونه از یه زنجیره زیاد شده با همدیگه همکاری داشتن. این زنجیره زیاد شده، ارتباطات بی سیم از راه دور -که امروزه اونو به عنوان وایفای می شناسیم- رو ممکن می ساخت. لامار به همراه جورج آنتایل که یه موزیسین بود، یه روش رمزنگاری به نام «پرش فرکانسی» اختراع کرد.
اما قبل اینکه یافته های اونا به نتیجه برسه، اتفاق بدی واسه هدی اتفاق افتاد. همسر اون، فردریش ماندل، اونو در خونه خودش تحتِ کنترل شدید زندانی کرد و اونو مجبور کرد که کار در صنعت سینما رو رها کنه.

در سال ۱۹۳۷، هدی موفق به فرار شد و به پاریس رفت تا فعالیت هنری اش رو در اونجا ادامه بده. اون در اونجا با لویی بی. میر، رئیس استودیوی فیلمسازی مترو گلدوین-میر آشنا شد و با این استودیو یه قرارداد واسه کار در هالیوود امضا کرد.
در سال ۱۹۴۲، هدی لامار حقوق انحصاری روش رابطه سری اش رو به ثبت رساند تا از اون واسه جلوگیری از شناسایی شدن اژدرها به وسیله نیروهای متفقین در جنگ جهانی استفاده شه.
لامار به فکر بود اگه هم فرستنده و هم گیرنده بتونن به طور همزمان از فرکانسی به فرکانسی دیگه برن، هر کسی که قصد ایجاد مشکل در اون سیگنال رو داشته باشه، موفق به پیدا کردن سیگنال نمیشه. اما متأسفانه اون هیچوقت به خاطر این اختراع  مورد تشویق و تجلیل واقع نشد.