موافقین و مخالفین هموار سازی سود
مـوافقین هموار سازی سود، هموار سازی سود را سهولت در اهــداف گـــزارشگری مینامند ولی مخالفین هموار سازی سود، هموار سازی را نوعی تحریف در اهداف گزارشگر مالی مینامند.
معتقد است که منتقدین همـوارسازی از آن روی هموار سازی سود را عمل نادرست میدانند که باعث افشاء نامناسب اطلاعات مالی شده و سرمایهگذاران را از امکان ارزیابی مناسب ریسک و بازده محروم مینماید زیرا اطلاعات ارائه شده در مورد سودآوری شرکتها درست و کافی نیست.
نیز معتقد است وقتی متغیرها برای کسب سودهای هموار دستکاری میشوند به نظر میرسد که افشاء به اندازه کافی صورت نمیگیرد.علاوه بر مخالفتهایی که به دلیل افشاء ناقص صورت میگیرد برخی از منتقدین عنوان میکنند که اطلاعات دستکاری شده استفاده کنندگان را در ارزیابی درست تأثیرات هموارسازی گمراه میکنند. معتقد است که هموار سازی سود تجزیه و تحلیل صورتهای مالی را با مشکل مواجه میسازد (ژاو[۱]، ۲۰۱۳).
هموار سازی سود را بر ارزش اوراق بهادار موثر میدانند آنها معتقدند که سودهای حسابداری، پیش بینی کننده خوبی برای جریانهای نقدی آتی است و طبق مدل قیمتگذاری دارائیهای سرمایهای (CAPM) ارزش بازار سهام معادل با مبلغ تنزیل شده جریانهای نقدی آتی است. پس ســـودهای هموار شده میتواند ارزش بازار سهام را تحت تاثیر قرار دهد.موافقین هموار سازی سود بیشتر تسهیل در پیش بینی سود آتی و ارزشهای بازار و همچنین معیار سنجش و کنترلهای داخلی را دلایل موافقت خود با هموار سازی سود میدانند. از نظر مبانی برای سنجش و کنترلهای داخلی موافقین هموار سـازی سود بر این عقیدهاند که چون سودهای گزارش شده به عنوان مبنایی برای سنجش و ارزیابی عملکرد گذشته، مبنایی برای برنامهریزی و بودجه بندی و تصمیمگیری سرمایهای است،اگر سود همــوار گردد، بــرنامه ریزی، بودجه بندی و تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاریها و ارزیابی عملکرد آسانتر می شود. از نظر تسهیل در پیش بینی سود آتی و ارزشهای بازار که ریشه در تئوری مدل قیمتگذاری دارائیهای سرمایهای (CAPM) دارد، در مواقعی که سودهای گزارش شده هموارگردد محاسبه ارزش فعلی و جریانات نقدی و همچنین ارزش بازار دارائیها راحت تر خواهد بود (چانگ[۲]، ۲۰۱۳).
[۱] Zhao
[۲] Chang