مراحل چرخه عمر شرکت
۲-۲-۱-۱) دوران رشد
ایجاد
اولین مرحله از چرخه عمر واحدهای تجاری، ایجاد یا تاسیس[۱] نامیده می شود. در این مرحله واحد تجاری هنوز متولد نشده است و فقط به صورت یک ایده وجود دارد. در دوره ایجاد تاکید بر ایدهها و امکاناتی است که در آینده تحقق آنها محتمل است. بنیانگذار(موسس) واحد تجاری در حال ساخت، طرح و عرضه ایده خود درباره آینده واحد تجاری می باشد و برای ایفای مسئولیتهایش به مخاطره پذیری نیاز دارد، لذا پذیرش خطر در صورتی امکانپذیر است که تعهدی متناسب با مرحله ایجاد وجود داشته باشد.
تولد یک واحد تجاری زمانی محقق می شود که تعهدات به طور موفقیت آمیزی در معرض آزمایش گذاشته شود، برعکس زمانی که کسی تعهدی را برای پیشبرد امور نپذیرد تولد آن واحد تجاری محقق نمی شود. بنابراین میزان تعهدات با درجه مخاطره پذیری آن در بدو تولد متناسب است. سختی ایجاد یک واحد تجاری می تواند با پارامترهایی مانند سرعت بازخوردهای مثبت[۲] و درجه نوآوری مورد نیاز سنجیده شود. اگر میزان تعهدات با مشکلاتی که در پیش است، تناسبی نداشته باشد واحد تجاری قبل از تولد می میرد. ایجاد تعهدات و توقعات گسترده کلید موفقیت است، زمانی که واحد تجاری متولد می شود این تعهدات(یا کمبود آن) باعث زنده نگه داشتن(یا مرگ) می گردد. اگر تعهدات اساسی وجود نداشته باشد، واحد تجاری در فراز و نشیب های اولیه خود از بین می رود. نهایتاً زمانی که تعهدات اساسی پذیرفته می شود، واحد تجاری به دوره ای جدید به نام طفولیت[۳] وارد می شود.
طفولیت
هنگامیکه تعهدات پذیرفته شد، ماهیت واحد تجاری دگرگون می شود، این تعهدات باید به مرحله عمل درآید. وجه نقد برای پرداخت هزینه ها مورد نیاز است و می بایستی تمرکز از ایده ها و احتمالات به دستیابی به نتایج صورت پذیرد. در این مرحله آنچه ارزش دارد عمل است و نه فکر کردن. تضادی که واحد های تجاری جدیدالتاسیس با آن مواجه می شوند این است که هرچه مخاطره پذیری زیادتر باشد تعهد بیشتری برای موفقیت مورد نیاز است. به عبارت دیگر در زمان تاسیس، بنیانگذار باید ایده را تبدیل به قبول تعهد نماید. سازمان در دوره طفولیت دارای حداقل مقررات، سیستم، دستورالعمل انجام کار و بودجه بندی می باشد. در این مرحله واحد تجاری بدون شناخت نقاط مثبت و ضعف به سمت جلو حرکت می کند. فضای واحد تجاری در این دوره بسیار صمیمی بوده و سلسله مراتب سازمانی بسیار محدود است. در این مرحله واحد تجاری به سرمایه در گردش نیاز دارد و اگر این نیاز را برآورده نکند بسیار آسیب پذیر خواهد بود. در این مرحله معمولاً مدیریت نظام مندی وجود ندارد، ضبط و نگهداری سوابق و تجربیات به ندرت وجود دارد بنابراین یک اشتباه در طراحی، تولید و فروش، سرویس دهی و یا برنامه ریزی مالی یا مدیریت زنجیره ارزش[۴]، ممکن است اثرات مهلکی در سرنوشت واحد تجاری داشته باشد و احتمال رخ دادن چنین اشتباهاتی زیاد است چراکه واحد تجاری آن اندازه توان مالی ندارد که افراد شایسته و با صلاحیت را به استخدام خود درآورد تا این سیاست ها و برنامه ها را هماهنگ نمایند.
واحد تجاری در مرحله طفولیت وقتی دارای سلامت مالی است که رشد و نقدینگی آن متناسب باشد. در این حالت بنیانگذار احساس می کند سامانه در کنترل اوست. طبیعی است که تلاش زیاد به خرج می دهد که تفویض اختیار نکند و همه تصمیم ها را راساً اتخاذ نماید. با این وجود واحد تجاری نمی تواند همواره در دوره طفولیت باقی بماند و زمانی که حجم نقدینگی و حجم فعالیت واحد تجاری متعادل[۵] شود، از مرحله طفولیت خارج و به مرحله بعد قدم می گذارد.
رشد سریع
رشد سریع[۶] چیست؟ در مرحله ایجاد صرفاً ایده وجود داشت و در مرحله طفولیت ایده آغاز به کار کرد. اکنون زمان آن فرا رسیده است که ایده ها به عمل تبدیل شده، واحد تجاری بر مشکل کمبود نقدینگی فائق آمده و میزان فروش افزایش یابد. به نظر می رسد واحد تجاری نه تنها قادر به ادامه حیات باشد بلکه در حال توسعه و پیشرفت نیز هست. شرایط مذکور بنیانگذار و موسسه اش را دچار غرور و تکبری بزرگ می کند. هرچه موفقیت واحد تجاری بیشتر می شود بر غرور بنیانگذار افزوده می شود و برخی اوقات تصور می کند شکست ناپذیر است. معمولاً واحد های تجاری در این دوره به دلیل فعالیت هایشان در شاخه های مختلف دچار مشکل می شوند و فقط فرصت ها را می بینند و مشکلات را درک نمی کنند.
در مرحله رشد سریع، فروش به سرعت افزایش می یابد و در نتیجه بنیانگذار در سرمایهگذاریهایش دقت لازم را به خرج نمی دهد. او برای نتایج برنامهریزی نمیکند، بلکه فقط انتظار آنها را میکشد. در این دوره گرایش به فروش ممکن است نتایج غیر منتظرهای در پی داشته باشد. واحد تجاری در مرحله رشد سریع، انتظار سود به صورت درصد ثابتی از فروش[۷] را دارد. بنابراین تصور می کند فروش بیشتر به معنای سود بیشتر است. حسابداری بهای تمام شده ناکارا بوده و در نتیجه ممکن است بیشتر بفروشد ولی به جای کسب سود، زیان ده باشد. به منظور افزایش فروش به مشتریان تخفیف داده همچنین به فروشندگان حق العمل می دهد. به لحاظ رشد سریع، آهنگ تغییرات اقلام بهای تمام شده بی اثر خواهد بود. در نتیجه معمولا قیمت تمام شده کالایی را که فروخته نمی داند و حتی قیمت خالص کالایی را که فروخته شده کمتر از بهای تمام شده آن محاسبه می کند و در نتیجه هرچه بیشتر می فروشد بیشتر متحمل زیان می شود.
بلوغ
در این مرحله واحد تجاری دوباره متولد میشود. اولین تولدی که در مرحله طفولیت صورت گرفت، در واقع تولد فیزیکی بود. اکنون در مرحله بلوغ[۸]، واحد تجاری مستقل از موسسانش تولدی دوباره مییابد، تولدی احساسی و شخصیتی. از علل اساسی دشواری انتقال به این مرحله میتوان به موارد: الف) تفویض اختیار، ب) دگرگونی در رهبری و ج) جابجایی اهداف اشاره کرد.
انتقال به مرحله بلوغ نیازمند تفویض اختیار است و در هر واحد تجاری این پدیده را میتوان تجربه نمود. جذب یک مدیر حرفهای، شیوه رهبری واحد تجاری را تغییر میدهد. رهبری در اینجا به مفهوم فرآیند تغییر در سیاستهای مالی و عملیاتی بنگاه از یک مرحله چرخه عمر به مرحله بعدی است، یا به عبارت دیگر تغییر ماهیت مسائل و مشکلات آن است. رهبری مشکلات جاری واحد تجاری را که مسائلی طبیعی و قابل درک است حل نموده و آن را آماده مقابله با مشکلاتی میکند که در آینده با آن مواجه میشود.
در دوره طفولیت، رهبر باید مخاطرهپذیر و در پی کسب نتیجه باشد. واحد تجاری در دوره رشد سریع، که با استفاده از ایدههای اولیه موفقیتهایی کسب نموده و به دنبال کشف موقعیتهای جدید میباشد، باید از کوته فکری و بکارگیری سیاست تک محصولی و از دنبال نمودن نتایج کوتاه مدت پرهیز نماید. چرا که واحد تجاری به آرمان گرایی و آینده نگری نیاز بیشتری دارد. مشکل موقعی ظاهر میشود که بلوغ فرا میرسد. در این دوره تاکید جدی و الزام بر ایجاد نظام، خط مشیها، مقررات و دستورالعملها میباشد. در حقیقت، در این دوره است که به مهارت های متفاوت با دوره قبل نیاز است. آنها سعی میکنند برای ارضاء این نیاز مدیری متخصص را از خارج از سازمان استخدام کنند. مورد دیگری که مرحله انتقال قدرت و اختیارات را پیچیدهتر میسازد، این است که واحد تجاری باید در اهداف خود تغییراتی ایجاد نماید. واحد تجاری باید اهداف را از حالت «بیشتر، بهتر است» به حالت «بهتر، بیشتر باشد» یا به عبارت دیگر از وضعیت «کار بیشتر» به حالت «کار حساب شدهتر و با تدبیرتر» تغییر دهد. اگر از یکی از مدیران واحد تجاری در دوره رشد سریع سوال نمایید که چگونه پیش میروید، پاسخ این است که «عالی، فروش ما حدود ۳۵ درصد افزایش داشته است» و اگر راجع به سود آنها سوال کنید، خواهید شنید: ما نمیدانیم، بروید از دایره حسابداری و امور مالی سوال کنید.
در مرحله بلوغ اگرچه همه به دنبال آن هستند که بهتر سازماندهی شوند، لیکن در مقابل تلاشهایی که برای سازماندهی انجام میشود واکنشی نشان میدهند که واحد من خوب کار میکند، پس بررسی را باید از بخش دیگری شروع نمایند. همین جاست که مشکل آغاز میگردد. برای سازماندهی بهتر، لازم است که همه در بازسازی ساختار جدید همکاری و مساعدت نمایند و برای انجام موفقیتآمیز چنین مرحلهای و طی شدن اصولی مراحل مختلف آن، به اعتماد و احترام فراگیر در سراسر واحد تجاری نیاز میباشد. واحد تجاری در مرحله بلوغ اجازه نمیدهد زمان با کارهای دفتری صرف شود چرا که واحد تجاری هنوز در دوره رشد سریع است و میخواهد با همان نرخ رشد قبلی فعالیت نموده و همزمان نیز سازماندهی شود لیکن این دو متضاد با یکدیگر هستند. برای اعمال بهتر سازماندهی، باید تب فروش در واحد تجاری فروکش کند. در واقع نتیجه سه عامل تفویض اختیار، تغییر در رهبری و جابجایی اهداف، تضادی جدی را ایجاد خواهد نمود. برای واحد تجاری در مرحله بلوغ، تضاد در ابعادی که مطرح شد امری طبیعی است.
تکامل
تکامل[۹]چیست؟ چه دورهای است؟ نقطهای است بهینه از منحنی عمر واحد تجاری که در آن وضعیت تعادلی سازنده بین دو عنصر قابلیت کنترل و انعطاف پذیری در واحد مستقر میشود. باید توجه داشت که تکامل بدان معنی نیست که واحد تجاری به نقطه بیشینه منحنی عمر رسیده باشد، بلکه بدان معنی است که واحد تجاری هنوز در حال رشد است. تکامل یک فرآیند است و نه مقصد و هدف.
ناحیه صعودی منحنی عمر، نمایانگر فزونی انرژی واحد تجاری و توان دستیابی به نتایج ثمربخش و کارآمد در کوتاه مدت یا بلندمدت است. علی الاصول در شرایطی که واحد تجاری از مرحله تکامل عبور کرده باشد، قدرت حیاتی آن افزایش مییابد. این افزایش قدرت حیاتی، از تحرک واحد تجاری که در مرحله ایجاد به وجود آمده سرچشمه گرفته، در مرحله طفولیت آزمایش شده، در مرحله رشد سریع تقویت گردیده، در مرحله بلوغ چارچوب و فرم پذیرفته و در مرحله تکامل کاملاً منسجم گردیده است. بنابراین اگر بنگاه در مرحله تکامل این انرژی را مجدداً تقویت ننماید و کارآفرینی[۱۰] از آن رخت بربند و دائماً سعی به استفاده از این انرژی به جای تقویت آن باشد، نرخ رشد خود را از دست میدهد و انرژی حیاتی نیز کاهش مییابد آنگاه است که به دوره بعدی، یعنی ثبات[۱۱] وارد خواهد شد. این دوره، پایان دوره رشد و آغاز دوره افول واحد تجاری می باشد. مشخصات واحدهای تجاری که در دوره تکامل قرار دارند عبارتند از:
الف) وجود سیستمهای تخصصی، حرفهای و ساختار سازمانی؛
ب) نهادی بودن دیدگاه و تفکر خلاق؛
ج) به دنبال نتیجه بودن(واحد تجاری احتیاجات مشتریان را مرتفع نماید)؛
د) واحد تجاری به گونهای قابل پیشبینی توان اجرایی خود را افزایش میدهد.
[۱]. Courtship
[۲]. Positive Feedbacks
[۳] .Infancy
[۴]. Value Chain Management(VCM)
[۵]. Equitable Liquidity Position(ELP)
[۶] .Go-Go
[۷] .Expected Profit Margin Ratio(EPMR)
[۸]. Adolescence
[۹].Prime
[۱۰]. Entrepreneurial
[۱۱]. Stable