حسنزاده وهمکاران (۱۳۹۰)، در پژوهشی تحت عنوان “اثر شوکهای سیاست پولی بر نوسانات شاخص قیمتی سهام در ایران” با استفاده از الگو تصحیح خطای برداری پرداختند. نتایج نشان داد که سیاست پولی اثر مثبت اما کمی در تغییرات شاخص قیمت سهام دارد. همچنین در متغیرهای پولی، بدهی بانکها به بانک مرکزی تأثیر قویتری بر شاخص قیمتی سهام نسبت به دو متغیر نسبت سپرده قانونی و بدهی بخش خصوصی به بانکها دارد.
آل بوسویلم و کریمی (۱۳۹۰)، در پژوهشی تحت عنوان “تأثیر متغیرهای پولی بر شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با تاکید بر بحران مالی ۲۰۰۷” را با استفاده از الگوی خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی پرداخته اند. نتایج آن نشان داد که متغیرهای نقدینگی، نرخ ارز و نرخ سود سپردههای بانکی با یک دوره وقفه، رابطه معکوس با شاخص بورس داشته و نرخ سود سپردههای بانکی، سطح قیمتها با یک وقفه و نرخ ارز با یک وقفه در همان دوره رابطهای مستقیم با شاخص بورس تهران داشتند. بحران مالی، تأثیر منفی بر این رابطه برجای گذاشت که با واقعیت موجود همخوانی داشته و لزوم اتخاذ تدابیری برای مقابله با بحران را بیش از پیش نشان داد.
داودیزاده (۱۳۹۰)، در پژوهشی تحت عنوان “سیاستهای پولی و اثرات آن بر بازار سهام ایران” به بررسی رابطه بین سیاستهای پولی و بازار سهام پرداخته است که نتایج آن نشان میدهد که سیاست پولی بر شاخص قیمت سهام در حالت قیمتهای پایین و قیمتهای بالا اثر مثبت دارد. اما میزان اثرگذاری این سیاستها در حالتی که قیمتها پایین است نسبت به حالت قیمتهای بالا شدت بیشتری دارد.
عظیمی و همکاران (۱۳۸۹)، در پژوهشی با عنوان “تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر شاخص قیمت بازار اوراق بهادار تهران با استفاده از روش همجمعی” به بررسی عوامل موثر بر شاخص قیمت پرداختهاند. نتایج حاصل از برآورد الگو بر اساس روش انگل–گرنجر تایید کننده وجود رابطه بلندمدت بین متغیرها بود. همچنین نتایج حاصل از روش جوهانسن-جوسیلیوس نیز نشان از وجود دو بردار همجمعی داد که در مجموع موید تأثیر مثبت تغییرات نرخ ارز، نرخ تورم، حجم پول و میزان تولیدات صنعتی بر تغییرات شاخص قیمت بورس اوراق بهادار تهران و رابطه منفی تغییرات نرخ بهره بود.
سجادی و همکاران (۱۳۸۹)، در پژوهشی با عنوان ” رابطه متغیرهای کلان اقتصادی و شاخص کل قیمت سهام بورس اوراق بهادار تهران” به بررسی رابطه بین متغیرهای کلان اقتصادی و شاخص کل قیمت سهام بورس اوراق بهادار تهران ا پرداخته اند. پژوهش با هدف تعیین رابطه بلندمدت بین نرخ رشد شاخص کل سهام و مجموعهای از متغیرهای کلان اقتصادی انجام گرفته است. در این پؤوهش دادهها بهصورت فصلی و برای دوره زمانی ۱۳۸۶-۱۳۷۴ و با استفاده از خودرگرسیون برداری با وقفههای توزیعی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون همجمعی نشان داد که شاخص کل سهام و متغیرهای کلان اقتصادی با هم رابطه دارند.
نجارزاده و همکاران (۱۳۸۸)، در پژوهشی با عنوان “تأثیر شوکهای ارزی و قیمتی بر شاخص قیمت بورس” را با استفاده از الگوی خودرگرسیون برداری و توابع عکسالعمل آنی و تجزیه واریانس به بررسی رابطه بین شوکهای ارزی و قیمتی بر شاخص قیمت بورس پرداخته اند. بر اساس نتایج پژوهش، رابطه تعادلی بلندمدت میان متغیرهای شاخص قیمت سهام با نرخ ارز واقعی و نرخ تورم معنادار بوده است و شوکهای ناشی از نرخ تورم و نرخ ارز بر شاخص قیمت سهام در بلندمدت تأثیر منفی و در کوتاهمدت تأثیر مثبت داشته است و اثر شوک ناشی از نرخ تورم بر بازده واقعی سهام از شوک ناشی از نرخ ارز شدیدتر بوده است.
عباسیان و همکاران (۱۳۸۷)، در پژوهشی با عنوان “بررسی تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر شاخص کل بورس تهران” به بررسی رابطه بین متغیرهای کلان اقتصادی و شاخص کل بورس تهران پرداختهاند. نتایج، با استفاده از روش همانباشتگی و الگوهای تصحیح خطا و توابع عکس العمل ضمنی و تجزیه واریانس، نشان دهنده اثر مثبت نرخ ارز و تراز تجاری در بلندمدت بر بورس اوراق بهادار و اثر منفی تورم، نقدینگی و نرخ بهره بوده است.
اسلاملوییان و زارع (۱۳۸۷)، در پژوهشی با عنوان “تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر شاخص قیمت سهام” به بررسی رابطه بین متغیرهای کلان اقتصادی و شاخص قیمت سهام پرداخته اند. در این بررسی از الگوی خودهمبستگی با وقفههای توزیعی و الگو قیمتگذاری داراییهای سرمایهای لوکاس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که رابطهی تعادلی بلندمدتی بین شاخص قیمت سهام و سایر متغیرها وجود دارد. همچنین، شاخص، نسبت به قیمت داخل به خارج، قیمت نفت، شاخص مسکن و بهای سکه تأثیر مثبت و نرخ ارز و حجم پول تأثیر منفی بر شاخص قیمت سهام دارند. شاخص تولیدات صنعتی نیز بر رفتار قیمت سهام بیتأثیر است. بر اساس برآورد الگوی تصحیح خطا، نیمی از عدم تعادل در هر دوره تعدیل میشود.
کریمزاده (۱۳۸۵)، در پژوهشی با عنوان “رابطهی بلندمدت شاخص قیمت سهام بورس با متغیرهای کلان پولی با استفاده از روش همجمعی در اقتصاد ایران” به بررسی رابطه بین شاخص قیمت سهام بورس و متغیرهای کلان پولی پرداخت. در این پژوهش رابطهی بلندمدت شاخص قیمت سهام بورس تهران با متغیرهای کلان پولی با استفاده از نظریه پورتفولیو و تئوری اساسی فیشر بررسی شده است. متغیرهای مورد استفاده، شامل شاخص قیمت سهام بورس، نقدینگی، نرخ ارز حقیقی و نرخ سود واقعی بانکی بوده است. بر اساس نتایج برآورد، وجود یک بردار همجمعی بین شاخص قیمت سهام بورس و متغیرهای کلان پولی تایید شده است. همچنین، رابطهی بلندمدت برآوردی نشان دهندهی تأثیر مثبت معنیدار نقدینگی و تأثیر منفی معنیدار نرخ ارز حقیقی و نرخ سود واقعی بانکی بر شاخص قیمت سهام بورس بوده است.
صمدی (۱۳۸۵)، در پژوهشی با عنوان “رابطه بلندمدت و کوتاهمدت متغیرهای کلان اقتصادی با شاخص قیمت سهام بورس اوراق بهادار ایران” به بررسی رابطه بین متغیرهای کلان اقتصادی و شاخص قیمت سهام بورس اوراق بهادار ایران پرداخت. در این پژوهش از متغیرهای تولید ناخالص داخلی، حجم پول، شاخص قیمت مصرفکننده، نرخ ارز و درآمد حاصل از صادرات نفت و الگوی خودرگرسیون برداری طی دوره ۱۳۸۳-۱۳۶۹ استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده وجود ارتباط معنیدار بین اکثر متغیرهای اقتصاد کلان با شاخص قیمت سهام بوده است. این ارتباط در بلندمدت، با تولید ناخالص داخلی، مثبت، با حجم پول، منفی و با نرخ ارز و درآمدهای نفتی نیز مثبت بوده است. شاخص قیمت سهام با مقادیر دوره قبل خود، دارای ارتباط مثبت معنادار بوده است. همچنین، تأثیر انحرافهای کوتاهمدت متغیرها روی شاخص قیمت سهام قابل توجه نبوده است.
حسن قالیباف اصل (۱۳۸۱)، در مطالعهی خود به “بررسی رابطهی بازده سهام بورس اوراق بهادار تهران و نرخ ارز” پرداخت. نتایج مطالعهی وی نشان داد که درصد تغییرات نرخ ارز اثر منفی بر روی بازده سهام دارد اما، درصد تغییرات نرخ ارز با یک وقفه زمانی اثر مثبت بر بازده سهام شرکتها دارد.
نامداری (۱۳۸۱)، در پژوهشی با عنوان “رابطه علی بین شاخص قیمت سهام و نرخ ارز در بازار آزاد تهران” با استفاده از تکنیک هم انباشتگی و مکانیزم تصحیح خطا و همچنین آزمون علیت گرنجر رابطه بین شاخص قیمت سهام و نرخ ارز را مورد بررسی قرار داد. نتایج حاصل از پژوهش وی نشان می دهد که رابطه علیتی از شاخص قیمت سهام در بورس تهران به نرخ ارز در بازار آزاد تنها در بلندمدت برقرار است، اما هیچگونه رابطه علی از نرخ ارز به قیمت سهام در دوره مورد بررسی قابل مشاهده نیست.
۲-۱۳- ضرورت و دلایل کار پژوهش فعلی در مقایسه با کارهای قبلی
اولین و مهمترین عامل موثر بر تصمیمگیری سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار، شاخص قیمت سهام است. از این رو، آگاهی از عوامل موثر بر شاخص قیمت سهام از اهمیت زیادی برخوردار است. واکنش بین بازار سهام و شوکهای سیاستهای پولی موضوعی است که در چند سال اخیر مورد توجه بسیاری از تحقیقات تجربی قرار گرفته است. بازارهای سهام به تغییرات غیر منتظره در سیاستهای پولی حساس هستد.
آنچه که پژوهش حاضر را از سایر پژوهشهای انجام شده در ایران متمایز میسازد، در نظر گرفتن تاثیر شوکهای سیاست پولی است. در واقع،اکثر پژوهشهای قبلی انجام شده، صرفاً به بررسی تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر قیمت سهام و یا بازده سهام پرداختهاند، یعنی تاثیر متغیرهای اقتصادی را بر بورس سنجیدهاند، در حالی که در این پژوهش به تاثیر شوکهای سیاست پولی بر قیمت سهام قیمت سهام پرداخته میشود. با توجه به مطالعات انجام شده و همچنین مطالب مذکور، لزوم بررسی تاثیر شوکهای سیاست پولی بر شاخص قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران ضروری به نظر میرسد.
یک دلیل برای انجام تحقیق در مورد تاثیر شوکهای سیاست پولی بر قیمت سهام و به تبع شاخصهای سهام در بورس اوراق بهادار تهران، این است که شوکهای سیاست پولی میتواند در چگونگی قیمتگذاری سهام اثرگذار باشد. مشخص شدن این موضوع میتواند بخش عمدهای از نیاز سرمایهگذاران و سهامداران را برآورده سازد. تردیدی نیست که رفع این نیاز از طریق جهتگیری صحیح تحولات اقتصادی موجب رونق بازار سرمایه میشود.
۲-۱۴- خلاصه فصل
در این فصل به طور خلاصه مباحثی چون شاخص قیمت سهام و نرخ ارز، حجم نقدینگی به عنوان متغییر وابسته پژوهش تشریح شده است و در ادامه عوامل موثر بر قیمت سهام، انواع شاخص های قیمت سهام، و سپس نظام های مختلف ارز و نظریه های مرتبط با آن و حجم نقدینگی به عنوان متغیرهای مستقل تشریح شد. در ادامه به تأثیر هر کدام از متغیر های مستقل بر شاخص قیمت سهام به عنوان متغیر وابسته پرداخته، و در نهایت گزارشی از پژوهشهای انجام شده در این زمینه مطرح گردید.
فصل سوم
روش پژوهش
۳-۱- مقدمه
پس از اینکه پژوهشگر در فرآیند پژوهش با چارچوب نظری پیرامون موضوع پژوهش آشنا شد و پژوهشهای مرتبط با موضوع را مورد بررسی قرار داد، خواهد توانست با دیدگاهی وسیعتر و ابعادی جدیدتر به موضوع پژوهش خود بپردازد. بر این مبنا خواهد توانست براساس چارچوب نظری پژوهش و روشهای به کار گرفته شده در پژوهشهای قبلی، روش مناسب را انتخاب و به نتایج بهتری دست یابد. روش پژوهش یکی از مراحل بسیار مهم در انجام پژوهشهای علمی است و روش شناختی درست پژوهش، موجب به کارگیری ابزار و روشهای معتبر در فرآیند بررسی واقعیتها، کشف مجهولات و حل مشکلات خواهد شد. هدف از ارائه این فصل، تشریح روش مورد استفاده در این پژوهش است. بدین منظور ابتدا نوع پژوهش، جامعه آماری، قلمرو پژوهش، نحوه گردآوری اطلاعات و ابزار تجزیه و تحلیل بیان میشود. سپس فرضیهها، متغیرها، الگو پژوهش و محاسبه متغیرها تشریح میگردد. در نهایت روش شناختی و آزمونهای آماری مورد استفاده جهت آزمون فرضیه پژوهش و تحلیل نتایج حاصل از آن مورد اشاره قرار میگیرد.
۳-۲- نوع پژوهش
پژوهشهای علمی معمولا براساس هدف و ماهیت و روش طبقهبندی میشوند. براساس هدف پژوهشهای علمی به سه گروه بنیادی، کاربردی و عملی تقسیم میگردند. پژوهش بنیادی به کشف قوانین و اصول علمی میپردازد و در آن سعی میشود دانش و نظریهها به طور عام و خاص توسعه یابد (خاکی، ۱۳۸۷). پژوهشهای کاربردی با استفاده از زمینه و بستر شناختی و معلوماتی حاصل از پژوهشهای بنیادی، جهت رفع نیازهای بشر و بهینه سازی ابزارها، روشها، اشیاء و الگوها در جهت توسعه رفاه و آسایش و ارتقای سطح زندگی انسان مورد استفاده قرار میگیرد (حافظ نیا، ۱۳۸۲).
از منظر ماهیت و روش معمولا پژوهشها به پژوهشهای تاریخی، توصیفی، همبستگی، علی و تجربی تقسیم میگردند. پژوهشهای توصیفی به بررسی وضع وجود مورد پژوهش و توصیف منظم و سیستماتیک وضعیت فعلی آن میپردازد و ویژگیها و صفات آن را مورد بررسی قرار داده و در صورت لزوم رابطه متغیرها را بررسی مینماید (حافظ نیا، ۱۳۸۲).
با توجه به اینکه هدف این پژوهش کاربرد علمی دانش است و نیز انتظار میرود نتایج حاصل از این پژوهش در امر تصمیمگیری مورد توجه مدیران مالی، سرمایهگذاران و دیگر ذینفعان قرار گیرد، لذا این پژوهش از منظر هدف جزء پژوهشهای کاربردی است، همچنین در خصوص نحوه گردآوری اطلاعات یا طرح پژوهش از آنجا که پژوهش به توصیف شرایط و چگونه بودن موضوع و نیز بررسی و تحلیل نوع و میزان ارتباط بین چند متغیر میپردازد، این پژوهش از لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی-همبستگی میباشد.
۳-۳- جامعه آماری و قلمرو پژوهش
جامعه آماری عبارت است از مجموعهای از افراد یا واحدها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند (سرمد و دیگران، ۱۳۸۶). تعریف جامعه آماری باید جامع و مانع باشد. یعنی این تعریف باید چنان بیان شود که از نقطه نظر زمانی و مکانی همه واحدهای مورد مطالعه را در برگیرد و در ضمن، با توجه به آن، از شمول واحدهایی که نباید به مطالعه آنها پرداخته شود جلوگیری به عمل آید.جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.
۳-۴- قلمرو پژوهش
هر پژوهشی باید دارای قلمرو و دامنه مشخصی باشد تا پژوهشگر در همه مراحل پژوهش، بر موضوع تسلط کافی داشته باشد و بتواند نتایج حاصل از نمونه انتخابی را به جامعه تعمیم دهد. این پژوهش نیز مانند سایر پژوهش ها دارای دامنه های زیر می باشد:
۳-۴-۱- قلمرو موضوعی پژوهش
قلمرو موضوعی این پژوهش، در حوزه مطالعات اقتصادی است وبه بررسی تأثیر نرخ ارز، حجم نقدینگی و شوک پرتفلیو بر شاخص قیمت سهام میپردازد.
۳-۴-۲- قلمرو مکانی پژوهش
قلمرو مکانی این پژوهش شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. دلیل انتخاب شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، دسترس آسان به اطلاعات مالی و غیر مالی شرکتها، قابلیت اتکای بالای اطلاعات و قابل مقایسه بودن اینگونه اطلاعات است.
۳-۴-۳- قلمرو زمانی پژوهش
بازه زمانی مورد استفاده در این پژوهش از فروردین سال ۱۳۷۰ تا اسفند ۱۳۹۰ میباشد.
۳-۵- روش گردآوری دادهها
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید. |